نگاهی به احکام روزه در آستانه ماه مبارک رمضان
به گزارش شمال نیوز، روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایى که روزه را باطل مىکند و شرح آنها بعدا گفته مى شود، خوددارى نماید.
نیت
لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلا بگوید فردا را روزه مىگیرم بلکه همین قدر که براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد، کافى است و براى آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مىکند خوددارى نماید.
انسان مىتواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فرداى آن نیت کند بهتر است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
از اول شب ماه رمضان تا اذان صبح، هر وقت نیت روزه فردا را بکند اشکال ندارد.
وقت نیت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد، که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبى کند، روزه او صحیح است.
کسى که پیش از اذان صبح بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند، روزه او صحیح است چه روزه او واجب باشد چه مستحب، و اگر بعد از ظهر بیدار شود، نمىتواند نیت روزه واجب نماید.
اگر بخواهد غیر روزه رمضان، روزه دیگرى بگیرد باید آن را معین نماید، مثلا نیت کند که روزه قضا یا روزه نذر مىگیرم، ولى در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان مىگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است، یا فراموش نماید و روزه دیگرى را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب مىشود.
اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نیت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مىشود و نه روزهاى که قصد کرده است.
-----------------------
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد،قضاى آن را بجا آورد.
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روز بهوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود،روزهاش صحیح است.
اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود،چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت کند و روزه او صحیح است و اگر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد، یا بعداز ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است، روزه او باطل مىباشد ولى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد و بعد از رمضان هم روزه آن روز را قضا نماید.
اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد، واگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
کسى که براى به جا آوردن روزه میتى اجیر شده اگر روزه مستحبى بگیرد اشکال ندارد، ولى کسى که روزه قضا یا روزه واجب دیگرى دارد، نمىتواند روزه مستحبى بگیرد. و چنانچه فراموش کند و روزه مستحب بگیرد، در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبى او به هم مىخورد و مىتواند نیتخود را به روزه واجب برگرداند. و اگر بعد از ظهر ملتفتشود، روزه او باطل است، و اگر بعداز مغرب یادش بیاید، روزهاش صحیح است، اگر چه بىاشکال نیست.
اگر غیر از روزه ماه رمضان، روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، مثلا نذر کرده باشد که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه عمدا تا اذان صبح نیت نکند، روزهاش باطل است، و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است، یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، روزه او صحیح و گرنه باطل مىباشد.
اگر براى روزه واجب غیر معینى مثل روزه کفاره، عمدا تا نزدیک ظهر نیت نکند، اشکال ندارد. بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.
اگر در ماه رمضان پیش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، نمىتواند روزه بگیرد و قضا هم ندارد.
اگر مریض پیش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد، و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روزه بر او واجب نیست.
روزى را که انسان شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد مىتواند نیت روزه رمضان کند، ولى اگر نیت روزه قضا و مانند آن بنماید و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مىشود.
اگر روزى را که شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگیرد، و در بین روز بفهمد که ماه رمضان استباید نیت روزه رمضان کند.
اگر در روزه واجب معینى مثل روزه رمضان از نیت روزه گرفتن برگردد، روزهاش باطل است، ولى چنانچه نیت کند که چیزى را که روزه را باطل مىکند بجا آورد در صورتى که آن را انجام ندهد، روزهاش باطل نمىشود.
در روزه مستحب و روزه واجبى که وقت آن معین نیست مثل روزه کفاره، اگر قصد کند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، یا مردد شود که به جا آورد یا نه،چنانچه به جا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.
چیزهایى که روزه را باطل مىکند
نه چیز روزه را باطل مىکند:
اول: خوردن و آشامیدن.
دوم: جماع.
سوم:استمنا، و استمنا آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بیرون آید.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر علیهم السلام.
پنجم:رساندن غبار غلیظ به حلق.
ششم: فرو بردن تمام سر در آب.
هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح.
هشتم: اماله کردن با چیزهاى روان.
نهم: قى کردن.
و احکام اینها در مسایل آینده گفته مىشود.
1- خوردن و آشامیدن
اگر روزهدار عمدا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت، و چه کم باشد یا زیاد. حتى اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود، مگر آنکه رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که رطوبتخارج به آن گفته نشود.
اگر موقعى که مشغول غذا خوردن استبفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد. و چنانچه عمدا فرو برد، روزهاش باطل است و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد، کفاره هم بر او واجب مىشود.
اگر روزهدار سهوا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمىشود.
احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولى که به جاى غذا به کار مى رود، خوددارى کند. ولى تزریق آمپولى که عضو را بى حس مىکند یا به جاى دوا استعمال مىشود، اشکال ندارد.
اگر روزهدار چیزى را که لاى دندان مانده است، عمدا فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
کسى که مىخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند، ولى اگر بداند غذایى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نکند و چیزى از آن فرو رود روزهاش باطل مىشود. بلکه اگر فرو هم نرود، بنابر احتیاط واجب باید قضاى آن روز را بگیرد.
فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىکند.
فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده، اشکال ندارد. ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد، مىتواند بهاندازهاى که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولى روزه او باطل مىشود. و اگر ماه رمضان باشد، باید در بقیه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
جویدن غذا براى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمىرسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند. ولى اگر انسان ازاول بداند که به حلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزهاش باطل مىشود، و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است.
1583 انسان نمىتواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى استکه معمولا نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
2- جماع
جماع روزه را باطل مىکند، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.
اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، روزه باطل نمىشود، ولى کسى که آلتش را بریدهاند اگر کمتر از ختنهگاه را هم داخل کند، روزهاش باطل مىشود.
اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است. و کسى که آلتش را بریدهاند، اگر شک کند که دخول شده یا نه، روزه او صحیح است.
اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، به طورى که از خود اختیارى نداشته باشد، روزه او باطل نمىشود. ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید یا دیگر مجبور نباشد، باید فورا از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
3- دروغ بستن به خدا و پیغمبر
اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها، به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد، اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم، یا توبه کند، روزه او باطل است. و احتیاط واجب آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقى ندارند.
اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست استیا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسى که آن خبر را گفته یا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید. لیکن اگر خودش هم خبر بدهد، روزهاش باطل نمىشود.
اگر چیزى را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل مىکند و چیزى را که مىداند دروغ استبه آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را که گفته، راستبوده، روزهاش صحیح است.
اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمدا به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر نسبت دهد، روزهاش باطل مىشود، ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم چنین مطلبى فرمودهاند و او جایى که در جواب باید بگوید نه، عمدا بگوید بلى، یا جایى که باید بگوید بلى، عمدا بگوید نه، روزهاش باطل مىشود.
اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستى را بگوید، بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز که روزه مىباشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
4- رساندن غبار غلیظ به حلق
رساندن غبار غلیظ به حلق روزه را باطل مىکند، چه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است، مثل آرد، یا غبار چیزى باشد که خوردن آن حرام است.
اگر به واسطه باد غبار غلیظى پیدا شود و انسان با این که متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد، روزهاش باطل مىشود.
احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند. ولى بخار غلیظ روزه را باطل نمىکند، مگر این که در دهان به صورت آب در آید و فرو دهد.
اگر مواظبت نکند و غبار یا بخار یا دود و مانند اینها داخل حلق شود،چنانچه یقین داشته که به حلق نمى رسد روزهاش صحیح است.
اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بىاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود، و چنانچه ممکن استباید آن را بیرون آورد.
5- فرو بردن سر در آب
اگر روزهدار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد، بنا بر احتیاط واجب باید قضاى آن روزه را بگیرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد روزه او باطل نمىشود.
اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد،روزهاش باطل نمىشود.
اگر شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه روزهاش صحیح است.
اگر سر زیر آب برود ولى مقدارى از موها بیرون بماند، روزه باطل مىشود.
احتیاط واجب آن است که سر را در گلاب فرو نبرد، ولى در آبهاى مضاف دیگر و در چیزهاى دیگر که روان است، اشکال ندارد.
اگر روزهدار بىاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
اگر عادتا با افتادن در آب سرش زیر آب مى رود، چنانچه با توجه بهاین مطلب خود را در آب بیندازد و سرش زیر آب برود روزهاش باطل مىشود.
اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد یا دیگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه استیا آن کس دستخود را بردارد، باید فورا سر را بیرون آورد، و چنانچه بیرون نیاورد، روزهاش باطل مىشود.
اگر فراموش کند که روزه است و به نیت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.
اگر بداند که روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد،چنانچه روزه او روزه واجبى باشد که مثل روزه کفاره وقت معینى ندارد، غسل صحیح و روزه باطل مىباشد. ولى اگر واجب معین باشد، اگر به فرو بردن سر در آب قصد غسل کند، روزه او باطل است و بنابر احتیاط واجب غسل او هم باطل است،مگر آن که در زیر آب یا در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند، که در این صورت غسل او صحیح است. و اما اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه باطل است، مگر آن که در همان زیر آب توبه نماید و در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند،که در این صورت غسل او صحیح است.
اگر براى آنکه کسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل است.
6- باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمدا تیمم ننماید، روزهاش باطل است.
اگر در روزه واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید، روزهاش صحیح است.
کسى که جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگیرد که مثل روزه رمضان وقت آن معین است، چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تیمم روزه بگیرد و صحیح است.
اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضا نماید، و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، باید روزه هر چند روزى را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید. مثلا اگر نمىداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
کسى که در شب ماه رمضان براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد،اگر خود را جنب کند روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تیمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تیمم روزه او صحیح است، ولى گناهکار است.
اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تیمم کند روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمىشود، نباید بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود، اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بیدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند، یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتى که بخوابد و بیدار نشود، روزهاش باطل است.
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند، و همچنین است اگر از خواب دوم بیدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و کفاره بر او واجب نمىشود.
خوابى را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد، بلکه اگراز آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مىشود.
اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نیست فورا غسل کند.
هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچهبداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.
کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.
کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، اگرچه بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست روزه بگیرد.
اگر در روزه واجبى غیر روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحیح است، چه وقت آن معین باشد و چه نباشد.
اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است تیمم نکند، روزهاش باطل است.
اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضاى آن را بگیرد، باید تیمم نماید و روزهاش صحیح است، و اگر بخواهد روزه مستحب یا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذرى بگیرد، اگرچه بدون تیمم هم روزهاش صحیح است، ولى احتیاط مستحب آن است که تیمم کند.
اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحیح بودن آن اشکال دارد.
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزههایى که گرفته صحیح است.
اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود ودر غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند و در تنگى وقت تیمم هم نکند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه کوتاهى نکند، مثلا منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، در صورتى که تیمم کند روزه او صحیح است.
اگر زنى که در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحیح است.
کسى که مس میت کرده، یعنى جایى از بدن خود را به بدن میت رسانده،مىتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد. و اگر در حال روزه هم میت را مس نماید،روزه او باطل نمىشود.
7- اماله کردن
اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىکند، ولى استعمال شیافهایى که براى معالجه است اشکال ندارد، و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیافهایى که براى کیف کردن است، مثل شیاف تریاک یا براى تغذیه از این مجرا است، خوددارى نمایند.
8- قى کردن
هرگاه روزهدار عمدا قى کند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزهاش باطل مىشود، ولى اگر سهوا یا بىاختیار قى کند، اشکال ندارد.
اگر در شب چیزى بخورد که مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختیار قى مىکند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
اگر روزهدار بتواند از قى کردن خوددارى کند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، باید خوددارى نماید.
اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه به قدرى پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است، واگر به این مقدار پایین نرود، باید آن را بیرون آورد، اگرچه موجب شود که قى کند و روزهاش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزهاش باطل مىشود، و بنابر احتیاط واجب باید کفاره جمع بدهد.
اگر سهوا چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است، چنانچه به قدرى پایین رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چیزى از گلو بیرون مىآید، نباید عمدا آروغ بزند، ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزى در گلو یا دهانش بیاید آن را بیرونبریزد، و اگر بى اختیار فرو رود، روزهاش صحیح است.
احکام چیزهایى که روزه را باطل مىکند
اگر انسان عمدا و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد،روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد اشکال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
اگر روزهدار سهوا یکى از کارهایى که روزه را باطل مىکند انجام دهد و به خیال این که روزهاش باطل شده، عمدا دوباره یکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
اگر چیزى به زور در گلوى روزهدار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلا به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر، چیزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
روزهدار نباید جایى برود که مىداند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مىکنند که خودش روزه خود را باطل کند، اما اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزى به خوردش ندهند، روزه او صحیح است، و چنانچه از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، ولى اگرچیزى در گلویش بریزند، باطل شدن روزه او محل اشکال است.
آنچه براى روزهدار مکروه است
چند چیز براى روزهدار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مىشود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست، بو کردن گیاههاى معطر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسى که در بدن است، کشیدن دندان و هر کارى که به واسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر، و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد، در صورتى که منى بیرونآید، روزه او باطل است.
جاهایى که قضا و کفاره واجب است
اگر در روزه ماه رمضان عمدا قى کند یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مساله گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود،فقط باید قضاى آن روز را بگیرد، و چنانچه عمدا اماله کند یا سر زیر آب ببرد،بنابر احتیاط واجب باید کفاره هم بدهد، ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مىکند عمدا انجام دهد، در صورتى که مىدانسته آن کار روزه را باطل مىکند، قضا و کفاره براو واجب مىشود.
اگر به واسطه ندانستن مساله کارى انجام دهد که روزه را باطل مىکند، چنانچه مىتوانسته مساله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مىشود، و اگر نمىتوانسته مساله را یاد بگیرد یا اصلا ملتفت مساله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمىکند، کفاره بر او واجب نیست.
کفاره روزه
کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مساله بعد گفته مىشود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام، یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگر چه مثلا بک مرتبه بگوید: "استغفرالله"، و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقتبتواند، کفاره را بدهد.
کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد، و اگر بقیه آن پى در پى نباشد، اشکال ندارد.
کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز، روزى باشد که مانند عید قربان روزه آن حرام است.
کسى که باید پى در پى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است،مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
اگر در بین روزهایى که باید پى در پى روزه بگیرد، عذرى مثل حیض یا نفاس یا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجامىآورد.
اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چیز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد مثل نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض، بنا بر احتیاط کفاره جمع بر او واجب مىشود، یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند، یا به هر کدام آنها یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد، و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن استباید انجام دهد.
اگر روزهدار دروغى را به خدا و پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نسبت دهد، کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بنابر احتیاط بر او واجب مىشود.
اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، یک کفاره براو واجب است، ولى اگر جماع او حرام باشد یک کفاره جمع واجب مىشود.
اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها یک کفاره کافى است.
اگر روزهدار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نماید، یک کفاره جمع کافى است.
اگر روزهدار کارى که حلال است و روزه را باطل مىکند، انجام دهد،مثلا آب بیاشامد، و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، یک کفاره کافى است.
اگر روزهدار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب مىشود، و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون یا غذایى که از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو برد، باید قضاى آن روزه را بگیرد، و بنابر احتیاط کفاره جمع هم بر او واجب مىشود.
اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید، یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد،یا به شصت فقیر طعام دهد.
اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده،فقط قضاى آن روزه واجب است.
کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفاره سفر نماید، کفاره از او ساقط نمىشود، بلکهاگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند، بنابر احتیاط کفاره بر او واجب است.
اگر عمدا روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست.
اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است، و عمدا روزه خود را باطل کند،بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
اگر انسان شک کند که آخر رمضان استیا اول شوال، و عمدا روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام یک کفاره واجب مىشود.
اگر زنى شوهر خود را مجبور کند که جماع نماید، یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نیست که کفاره روزه شوهر را بدهد.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند،چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیارى نداشته باشد، و در بین جماع زن راضى شود، باید مرد دو کفاره و زن یک کفاره بدهد، و اگر با اراده و اختیار عمل را انجام دهد، اگرچه مجبورش کرده باشد، مرد باید کفاره خودش و زن را بدهد.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید،یک کفاره بر او واجب مىشود، و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفاره زن را نباید بدهد، و بر خود زن هم کفاره واجب نیست.
کسى که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید، بنابر احتیاط باید کفارهاش را بدهد.
انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمىشود.
کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود مىدهد یا به آنها مىخوراند، مىتواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، و اگر نمىتواند بنابر احتیاط واجب باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.
جاهایى که فقط قضاى روزه واجب است
در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نیست:
اول: آنکه روزهدار در روز ماه رمضان عمدا قى کند.
دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بیدار نشود. .
سوم: عملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد، ولى نیت روزه نکند یار یا کند، یا قصد کند که روزه نباشد.
چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابتیک روز یا چند روز روزه بگیرد.
پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است. ولى اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح شده و چیزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست، بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست.
ششم: آنکه کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مىکند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آنکه کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخى مىکند و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم: آنکه به گفته کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
نهم: آنکه در هواى صاف به واسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.
دهم: آنکه براى خنک شدن، یا بى جهت مضمضه کند، یعنى آب در دهان بگرداند و بىاختیار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا براى وضو مضمضه کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بىاختیار فرو رود، یا آب داخل بینى کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مضمضه زیاد براى روزهدار مکروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر استسه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه، بىاختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مىشود، نباید مضمضه کند.
اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمىتواند افطار کند، ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم مىتواند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد.
احکام روزه قضا
اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که کافر بوده قضا نماید، ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
روزهاى که از انسان به واسطه مستى فوت شده باید قضا نماید، اگرچه چیزى را که به واسطه آن مستشده براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیت روزه کرده و مستشده و در حال مستى روزه را ادامه داده تا از مستى خارج شده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کند و بعدا قضا نماید.
اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، مىتواند مقدار کمتر را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمىداند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، مىتواند پنج روز روزه بگیرد. و نیز کسى هم که نمىداند چه وقت عذر برایش پیدا شده، مىتواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیستو ششم، مىتواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند.
اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، باید اول، قضاى رمضان آخر را بگیرد.
اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نیت معین نکند روزهاى را که مىگیرد قضاى کدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مىشود.
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مىتواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص دیگرى را گرفته باشد،
اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزههایى را که نگرفته، براى او قضا کنند، اگر چه مستحب است.
اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههایى را که نگرفته بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مدکه تقریبا ده سیر است طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. ولى اگر به واسطه عذر دیگرى، مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند، و احتیاط مستحب آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد، باید روزههایى را که نگرفته، قضا نماید. و نیز اگر در ماه رمضان غیر مرض، عذر دیگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند.
اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد.
اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، بلکه اگر موقعى که عذر دارد، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزههاى خود را قضا کند، و پیش از آن که قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند، باید قضاى آن را بگیرد، و احتیاط واجب آن است که براى هر روز هم یک مد غذا به فقیر بدهد.
اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، مىتواند کفاره چند روز را به یک فقی بدهد.
اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد، باید قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند. و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را به جا نیاورد، براى هر روز نیز دادن یک مد طعام لازم است.
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا چند مرتبه جماع کند، یک کفاره کافى است.
بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مساله گفته شد بجا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نیست.
اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، باید پسر بزرگتر قضا نماید.
احکام روزه مسافر
مسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعتبخواند،نباید روزه بگیرد. و مسافرى که نمازش را تمام مىخواند، مثل کسى که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولى اگر براى فرار از روزه باشد،مکروه است.
اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، بنا براحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد، باید قصد کند که ده روز در جایى بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولى اگر نذر کرده باشد روز معینى را روزه بگیرد، مىتواند در آن روز مسافرت نماید.
اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند، نمىتواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معینى را در سفر روزه بگیرد، بایدآن را در سفر بجا آورد. و نیز اگر نذر کند روز معینى را چه مسافر باشد یا نباشد،روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
مسافر مىتواند براى خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبى بگیرد.
کسى که نمىداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد، روزهاش باطل مىشود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحیح است.
اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مىباشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتى به حد ترخص برسد، یعنى به جایى برسد که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود، باید روزه خود را باطل کند، و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، بنابر احتیاط کفاره نیز بر او واجب است.
اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد، و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست.
اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملا خود را سیر کند.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست
کسى که به واسطه پیرى نمىتواند روزه بگیرد، یا براى او مشقت دارد،روزه بر او واجب نیست، ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
کسى که به واسطه پیرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید قضاى روزهایى را که نگرفته بجا آورد.
اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمل کند،یا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید روزههایى را که نگرفته قضا نماید.
زنى که زاییدن او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست. و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، ودر هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید.
زنى که بچه شیر مىدهد و شیر او کم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد، یا بىاجرت شیر دهد، اگر روزه براى بچهاى که شیر مىدهد ضرر دارد، روزه براو واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید. ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگر که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
به گزارش شمال نیوز، روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایى که روزه را باطل مىکند و شرح آنها بعدا گفته مى شود، خوددارى نماید.
نیت
لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلا بگوید فردا را روزه مىگیرم بلکه همین قدر که براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد، کافى است و براى آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مىکند خوددارى نماید.
انسان مىتواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فرداى آن نیت کند بهتر است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
از اول شب ماه رمضان تا اذان صبح، هر وقت نیت روزه فردا را بکند اشکال ندارد.
وقت نیت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد، که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبى کند، روزه او صحیح است.
کسى که پیش از اذان صبح بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند، روزه او صحیح است چه روزه او واجب باشد چه مستحب، و اگر بعد از ظهر بیدار شود، نمىتواند نیت روزه واجب نماید.
اگر بخواهد غیر روزه رمضان، روزه دیگرى بگیرد باید آن را معین نماید، مثلا نیت کند که روزه قضا یا روزه نذر مىگیرم، ولى در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان مىگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است، یا فراموش نماید و روزه دیگرى را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب مىشود.
اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نیت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مىشود و نه روزهاى که قصد کرده است.
-----------------------
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد،قضاى آن را بجا آورد.
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روز بهوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود،روزهاش صحیح است.
اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود،چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت کند و روزه او صحیح است و اگر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد، یا بعداز ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است، روزه او باطل مىباشد ولى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد و بعد از رمضان هم روزه آن روز را قضا نماید.
اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد، واگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
کسى که براى به جا آوردن روزه میتى اجیر شده اگر روزه مستحبى بگیرد اشکال ندارد، ولى کسى که روزه قضا یا روزه واجب دیگرى دارد، نمىتواند روزه مستحبى بگیرد. و چنانچه فراموش کند و روزه مستحب بگیرد، در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبى او به هم مىخورد و مىتواند نیتخود را به روزه واجب برگرداند. و اگر بعد از ظهر ملتفتشود، روزه او باطل است، و اگر بعداز مغرب یادش بیاید، روزهاش صحیح است، اگر چه بىاشکال نیست.
اگر غیر از روزه ماه رمضان، روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، مثلا نذر کرده باشد که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه عمدا تا اذان صبح نیت نکند، روزهاش باطل است، و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است، یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، روزه او صحیح و گرنه باطل مىباشد.
اگر براى روزه واجب غیر معینى مثل روزه کفاره، عمدا تا نزدیک ظهر نیت نکند، اشکال ندارد. بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.
اگر در ماه رمضان پیش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، نمىتواند روزه بگیرد و قضا هم ندارد.
اگر مریض پیش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده باشد، باید نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد، و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روزه بر او واجب نیست.
روزى را که انسان شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد مىتواند نیت روزه رمضان کند، ولى اگر نیت روزه قضا و مانند آن بنماید و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مىشود.
اگر روزى را که شک دارد آخر شعبان استیا اول رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگیرد، و در بین روز بفهمد که ماه رمضان استباید نیت روزه رمضان کند.
اگر در روزه واجب معینى مثل روزه رمضان از نیت روزه گرفتن برگردد، روزهاش باطل است، ولى چنانچه نیت کند که چیزى را که روزه را باطل مىکند بجا آورد در صورتى که آن را انجام ندهد، روزهاش باطل نمىشود.
در روزه مستحب و روزه واجبى که وقت آن معین نیست مثل روزه کفاره، اگر قصد کند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، یا مردد شود که به جا آورد یا نه،چنانچه به جا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.
چیزهایى که روزه را باطل مىکند
نه چیز روزه را باطل مىکند:
اول: خوردن و آشامیدن.
دوم: جماع.
سوم:استمنا، و استمنا آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بیرون آید.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر علیهم السلام.
پنجم:رساندن غبار غلیظ به حلق.
ششم: فرو بردن تمام سر در آب.
هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح.
هشتم: اماله کردن با چیزهاى روان.
نهم: قى کردن.
و احکام اینها در مسایل آینده گفته مىشود.
1- خوردن و آشامیدن
اگر روزهدار عمدا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت، و چه کم باشد یا زیاد. حتى اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود، مگر آنکه رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که رطوبتخارج به آن گفته نشود.
اگر موقعى که مشغول غذا خوردن استبفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد. و چنانچه عمدا فرو برد، روزهاش باطل است و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد، کفاره هم بر او واجب مىشود.
اگر روزهدار سهوا چیزى بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمىشود.
احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولى که به جاى غذا به کار مى رود، خوددارى کند. ولى تزریق آمپولى که عضو را بى حس مىکند یا به جاى دوا استعمال مىشود، اشکال ندارد.
اگر روزهدار چیزى را که لاى دندان مانده است، عمدا فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
کسى که مىخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند، ولى اگر بداند غذایى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نکند و چیزى از آن فرو رود روزهاش باطل مىشود. بلکه اگر فرو هم نرود، بنابر احتیاط واجب باید قضاى آن روز را بگیرد.
فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىکند.
فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده، اشکال ندارد. ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد، مىتواند بهاندازهاى که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولى روزه او باطل مىشود. و اگر ماه رمضان باشد، باید در بقیه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نماید.
جویدن غذا براى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمىرسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمىکند. ولى اگر انسان ازاول بداند که به حلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزهاش باطل مىشود، و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است.
1583 انسان نمىتواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى استکه معمولا نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
2- جماع
جماع روزه را باطل مىکند، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.
اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، روزه باطل نمىشود، ولى کسى که آلتش را بریدهاند اگر کمتر از ختنهگاه را هم داخل کند، روزهاش باطل مىشود.
اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است. و کسى که آلتش را بریدهاند، اگر شک کند که دخول شده یا نه، روزه او صحیح است.
اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، به طورى که از خود اختیارى نداشته باشد، روزه او باطل نمىشود. ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید یا دیگر مجبور نباشد، باید فورا از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
3- دروغ بستن به خدا و پیغمبر
اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها، به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد، اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم، یا توبه کند، روزه او باطل است. و احتیاط واجب آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقى ندارند.
اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست استیا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسى که آن خبر را گفته یا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید. لیکن اگر خودش هم خبر بدهد، روزهاش باطل نمىشود.
اگر چیزى را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل مىکند و چیزى را که مىداند دروغ استبه آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را که گفته، راستبوده، روزهاش صحیح است.
اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمدا به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر نسبت دهد، روزهاش باطل مىشود، ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم چنین مطلبى فرمودهاند و او جایى که در جواب باید بگوید نه، عمدا بگوید بلى، یا جایى که باید بگوید بلى، عمدا بگوید نه، روزهاش باطل مىشود.
اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستى را بگوید، بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز که روزه مىباشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
4- رساندن غبار غلیظ به حلق
رساندن غبار غلیظ به حلق روزه را باطل مىکند، چه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است، مثل آرد، یا غبار چیزى باشد که خوردن آن حرام است.
اگر به واسطه باد غبار غلیظى پیدا شود و انسان با این که متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد، روزهاش باطل مىشود.
احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند. ولى بخار غلیظ روزه را باطل نمىکند، مگر این که در دهان به صورت آب در آید و فرو دهد.
اگر مواظبت نکند و غبار یا بخار یا دود و مانند اینها داخل حلق شود،چنانچه یقین داشته که به حلق نمى رسد روزهاش صحیح است.
اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بىاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود، و چنانچه ممکن استباید آن را بیرون آورد.
5- فرو بردن سر در آب
اگر روزهدار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد، بنا بر احتیاط واجب باید قضاى آن روزه را بگیرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد روزه او باطل نمىشود.
اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد،روزهاش باطل نمىشود.
اگر شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه روزهاش صحیح است.
اگر سر زیر آب برود ولى مقدارى از موها بیرون بماند، روزه باطل مىشود.
احتیاط واجب آن است که سر را در گلاب فرو نبرد، ولى در آبهاى مضاف دیگر و در چیزهاى دیگر که روان است، اشکال ندارد.
اگر روزهدار بىاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
اگر عادتا با افتادن در آب سرش زیر آب مى رود، چنانچه با توجه بهاین مطلب خود را در آب بیندازد و سرش زیر آب برود روزهاش باطل مىشود.
اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد یا دیگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه استیا آن کس دستخود را بردارد، باید فورا سر را بیرون آورد، و چنانچه بیرون نیاورد، روزهاش باطل مىشود.
اگر فراموش کند که روزه است و به نیت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.
اگر بداند که روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد،چنانچه روزه او روزه واجبى باشد که مثل روزه کفاره وقت معینى ندارد، غسل صحیح و روزه باطل مىباشد. ولى اگر واجب معین باشد، اگر به فرو بردن سر در آب قصد غسل کند، روزه او باطل است و بنابر احتیاط واجب غسل او هم باطل است،مگر آن که در زیر آب یا در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند، که در این صورت غسل او صحیح است. و اما اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه باطل است، مگر آن که در همان زیر آب توبه نماید و در حال خارج شدن از آب نیت غسل کند،که در این صورت غسل او صحیح است.
اگر براى آنکه کسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل است.
6- باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمدا تیمم ننماید، روزهاش باطل است.
اگر در روزه واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید، روزهاش صحیح است.
کسى که جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگیرد که مثل روزه رمضان وقت آن معین است، چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تیمم روزه بگیرد و صحیح است.
اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضا نماید، و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، باید روزه هر چند روزى را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید. مثلا اگر نمىداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
کسى که در شب ماه رمضان براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد،اگر خود را جنب کند روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تیمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تیمم روزه او صحیح است، ولى گناهکار است.
اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تیمم کند روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمىشود، نباید بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مىشود.
هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود، اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بیدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحیح است.
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند یا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند، یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتى که بخوابد و بیدار نشود، روزهاش باطل است.
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مىشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند، و همچنین است اگر از خواب دوم بیدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و کفاره بر او واجب نمىشود.
خوابى را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد، بلکه اگراز آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مىشود.
اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نیست فورا غسل کند.
هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچهبداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.
کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.
کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، اگرچه بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست روزه بگیرد.
اگر در روزه واجبى غیر روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحیح است، چه وقت آن معین باشد و چه نباشد.
اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است تیمم نکند، روزهاش باطل است.
اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضاى آن را بگیرد، باید تیمم نماید و روزهاش صحیح است، و اگر بخواهد روزه مستحب یا روزه واجب مثل روزه کفاره و روزه نذرى بگیرد، اگرچه بدون تیمم هم روزهاش صحیح است، ولى احتیاط مستحب آن است که تیمم کند.
اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحیح بودن آن اشکال دارد.
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزههایى که گرفته صحیح است.
اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود ودر غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند و در تنگى وقت تیمم هم نکند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه کوتاهى نکند، مثلا منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، در صورتى که تیمم کند روزه او صحیح است.
اگر زنى که در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحیح است.
کسى که مس میت کرده، یعنى جایى از بدن خود را به بدن میت رسانده،مىتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد. و اگر در حال روزه هم میت را مس نماید،روزه او باطل نمىشود.
7- اماله کردن
اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىکند، ولى استعمال شیافهایى که براى معالجه است اشکال ندارد، و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیافهایى که براى کیف کردن است، مثل شیاف تریاک یا براى تغذیه از این مجرا است، خوددارى نمایند.
8- قى کردن
هرگاه روزهدار عمدا قى کند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزهاش باطل مىشود، ولى اگر سهوا یا بىاختیار قى کند، اشکال ندارد.
اگر در شب چیزى بخورد که مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختیار قى مىکند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
اگر روزهدار بتواند از قى کردن خوددارى کند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، باید خوددارى نماید.
اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه به قدرى پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است، واگر به این مقدار پایین نرود، باید آن را بیرون آورد، اگرچه موجب شود که قى کند و روزهاش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزهاش باطل مىشود، و بنابر احتیاط واجب باید کفاره جمع بدهد.
اگر سهوا چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است، چنانچه به قدرى پایین رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمىگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چیزى از گلو بیرون مىآید، نباید عمدا آروغ بزند، ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزى در گلو یا دهانش بیاید آن را بیرونبریزد، و اگر بى اختیار فرو رود، روزهاش صحیح است.
احکام چیزهایى که روزه را باطل مىکند
اگر انسان عمدا و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مىکند، انجام دهد،روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد اشکال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
اگر روزهدار سهوا یکى از کارهایى که روزه را باطل مىکند انجام دهد و به خیال این که روزهاش باطل شده، عمدا دوباره یکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
اگر چیزى به زور در گلوى روزهدار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلا به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر، چیزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
روزهدار نباید جایى برود که مىداند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مىکنند که خودش روزه خود را باطل کند، اما اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزى به خوردش ندهند، روزه او صحیح است، و چنانچه از روى ناچارى کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، ولى اگرچیزى در گلویش بریزند، باطل شدن روزه او محل اشکال است.
آنچه براى روزهدار مکروه است
چند چیز براى روزهدار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مىشود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست، بو کردن گیاههاى معطر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسى که در بدن است، کشیدن دندان و هر کارى که به واسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر، و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد، در صورتى که منى بیرونآید، روزه او باطل است.
جاهایى که قضا و کفاره واجب است
اگر در روزه ماه رمضان عمدا قى کند یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مساله گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود،فقط باید قضاى آن روز را بگیرد، و چنانچه عمدا اماله کند یا سر زیر آب ببرد،بنابر احتیاط واجب باید کفاره هم بدهد، ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مىکند عمدا انجام دهد، در صورتى که مىدانسته آن کار روزه را باطل مىکند، قضا و کفاره براو واجب مىشود.
اگر به واسطه ندانستن مساله کارى انجام دهد که روزه را باطل مىکند، چنانچه مىتوانسته مساله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مىشود، و اگر نمىتوانسته مساله را یاد بگیرد یا اصلا ملتفت مساله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمىکند، کفاره بر او واجب نیست.
کفاره روزه
کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مساله بعد گفته مىشود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام، یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگر چه مثلا بک مرتبه بگوید: "استغفرالله"، و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقتبتواند، کفاره را بدهد.
کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد، و اگر بقیه آن پى در پى نباشد، اشکال ندارد.
کسى که مىخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز، روزى باشد که مانند عید قربان روزه آن حرام است.
کسى که باید پى در پى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است،مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزهها را از سر بگیرد.
اگر در بین روزهایى که باید پى در پى روزه بگیرد، عذرى مثل حیض یا نفاس یا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجامىآورد.
اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چیز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد مثل نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض، بنا بر احتیاط کفاره جمع بر او واجب مىشود، یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند، یا به هر کدام آنها یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد، و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن استباید انجام دهد.
اگر روزهدار دروغى را به خدا و پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نسبت دهد، کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بنابر احتیاط بر او واجب مىشود.
اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، یک کفاره براو واجب است، ولى اگر جماع او حرام باشد یک کفاره جمع واجب مىشود.
اگر روزهدار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها یک کفاره کافى است.
اگر روزهدار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نماید، یک کفاره جمع کافى است.
اگر روزهدار کارى که حلال است و روزه را باطل مىکند، انجام دهد،مثلا آب بیاشامد، و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، یک کفاره کافى است.
اگر روزهدار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب مىشود، و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون یا غذایى که از صورت غذا بودن خارج شده به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو برد، باید قضاى آن روزه را بگیرد، و بنابر احتیاط کفاره جمع هم بر او واجب مىشود.
اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید، یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد،یا به شصت فقیر طعام دهد.
اگر به گفته کسى که مىگوید مغرب شده افطار کند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده،فقط قضاى آن روزه واجب است.
کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفاره سفر نماید، کفاره از او ساقط نمىشود، بلکهاگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند، بنابر احتیاط کفاره بر او واجب است.
اگر عمدا روزه خود را باطل کند، و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست.
اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است، و عمدا روزه خود را باطل کند،بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
اگر انسان شک کند که آخر رمضان استیا اول شوال، و عمدا روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام یک کفاره واجب مىشود.
اگر زنى شوهر خود را مجبور کند که جماع نماید، یا کار دیگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نیست که کفاره روزه شوهر را بدهد.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند،چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیارى نداشته باشد، و در بین جماع زن راضى شود، باید مرد دو کفاره و زن یک کفاره بدهد، و اگر با اراده و اختیار عمل را انجام دهد، اگرچه مجبورش کرده باشد، مرد باید کفاره خودش و زن را بدهد.
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید،یک کفاره بر او واجب مىشود، و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفاره زن را نباید بدهد، و بر خود زن هم کفاره واجب نیست.
کسى که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمىگیرد، نمىتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید، بنابر احتیاط باید کفارهاش را بدهد.
انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمىشود.
کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود مىدهد یا به آنها مىخوراند، مىتواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، و اگر نمىتواند بنابر احتیاط واجب باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.
جاهایى که فقط قضاى روزه واجب است
در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نیست:
اول: آنکه روزهدار در روز ماه رمضان عمدا قى کند.
دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مساله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بیدار نشود. .
سوم: عملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد، ولى نیت روزه نکند یار یا کند، یا قصد کند که روزه نباشد.
چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابتیک روز یا چند روز روزه بگیرد.
پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است. ولى اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح شده و چیزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست، بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست.
ششم: آنکه کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مىکند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آنکه کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخى مىکند و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم: آنکه به گفته کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
نهم: آنکه در هواى صاف به واسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.
دهم: آنکه براى خنک شدن، یا بى جهت مضمضه کند، یعنى آب در دهان بگرداند و بىاختیار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا براى وضو مضمضه کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بىاختیار فرو رود، یا آب داخل بینى کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مضمضه زیاد براى روزهدار مکروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر استسه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه، بىاختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مىشود، نباید مضمضه کند.
اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمىتواند افطار کند، ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم مىتواند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد.
احکام روزه قضا
اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که کافر بوده قضا نماید، ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
روزهاى که از انسان به واسطه مستى فوت شده باید قضا نماید، اگرچه چیزى را که به واسطه آن مستشده براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیت روزه کرده و مستشده و در حال مستى روزه را ادامه داده تا از مستى خارج شده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کند و بعدا قضا نماید.
اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، مىتواند مقدار کمتر را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمىداند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، مىتواند پنج روز روزه بگیرد. و نیز کسى هم که نمىداند چه وقت عذر برایش پیدا شده، مىتواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیستو ششم، مىتواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند.
اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، باید اول، قضاى رمضان آخر را بگیرد.
اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نیت معین نکند روزهاى را که مىگیرد قضاى کدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مىشود.
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مىتواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص دیگرى را گرفته باشد،
اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزههایى را که نگرفته، براى او قضا کنند، اگر چه مستحب است.
اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههایى را که نگرفته بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مدکه تقریبا ده سیر است طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. ولى اگر به واسطه عذر دیگرى، مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند، و احتیاط مستحب آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد، باید روزههایى را که نگرفته، قضا نماید. و نیز اگر در ماه رمضان غیر مرض، عذر دیگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزههایى را که نگرفته، باید قضا کند.
اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد.
اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، بلکه اگر موقعى که عذر دارد، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزههاى خود را قضا کند، و پیش از آن که قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند، باید قضاى آن را بگیرد، و احتیاط واجب آن است که براى هر روز هم یک مد غذا به فقیر بدهد.
اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد، باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، مىتواند کفاره چند روز را به یک فقی بدهد.
اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد، باید قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند. و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را به جا نیاورد، براى هر روز نیز دادن یک مد طعام لازم است.
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلا چند مرتبه جماع کند، یک کفاره کافى است.
بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مساله گفته شد بجا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نیست.
اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، باید پسر بزرگتر قضا نماید.
احکام روزه مسافر
مسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعتبخواند،نباید روزه بگیرد. و مسافرى که نمازش را تمام مىخواند، مثل کسى که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولى اگر براى فرار از روزه باشد،مکروه است.
اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد، بنا براحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد، باید قصد کند که ده روز در جایى بماند و آن روز را روزه بگیرد، ولى اگر نذر کرده باشد روز معینى را روزه بگیرد، مىتواند در آن روز مسافرت نماید.
اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند، نمىتواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معینى را در سفر روزه بگیرد، بایدآن را در سفر بجا آورد. و نیز اگر نذر کند روز معینى را چه مسافر باشد یا نباشد،روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
مسافر مىتواند براى خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبى بگیرد.
کسى که نمىداند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد، روزهاش باطل مىشود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحیح است.
اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مىباشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتى به حد ترخص برسد، یعنى به جایى برسد که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود، باید روزه خود را باطل کند، و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، بنابر احتیاط کفاره نیز بر او واجب است.
اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد، و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست.
اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آن جا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملا خود را سیر کند.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست
کسى که به واسطه پیرى نمىتواند روزه بگیرد، یا براى او مشقت دارد،روزه بر او واجب نیست، ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
کسى که به واسطه پیرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید قضاى روزهایى را که نگرفته بجا آورد.
اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمل کند،یا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید روزههایى را که نگرفته قضا نماید.
زنى که زاییدن او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست. و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، ودر هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید.
زنى که بچه شیر مىدهد و شیر او کم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد، یا بىاجرت شیر دهد، اگر روزه براى بچهاى که شیر مىدهد ضرر دارد، روزه براو واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههایى را که نگرفته باید قضا نماید. ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگر که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.