سالروز شهادت قاضی طباطبائی
سید محمد باقر قاضی طباطبائی از فقهای قرن ۱۳ است که از اساتید نامداری همچون میرزای شیرازی بزرگ (رهبر نهضت تحریم تنباکو)، میرزا حبیب الله رشتی، سید محمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی و استاد عارفان ملاحسین قلی همدانی بهرههای فراوان برد.
وی پس از نائل شدن به درجات عالی علمی و کسب «۲۰ اجازه اجتهاد یا اجازه روایت»[۱] به وطن خود تبریز بازگشته و مدت ۴۰ سال به درس و بحث و تالیف و تدریس و تبلیغ دین همت گماشت.
۹ خرداد مصادف است با رحلت این مجتهد که فرزندی از خود به یادگار گذاشت که نامش در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه شد.
پدر و پسر هر دو از مبارزین بودند. پدر با سیاستهای اسلام ستیزانه رضاخان مخالفت کرده و در سال ۱۳۴۷ ق به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلى رضاخان پهلوى، راهى تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجبارى در تهران گردید و از آن جا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آن دیار پاک، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوى به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب سید محمد باقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند.[۲]
پسر نیز بعد از رسیدن به مقامات رفیع علمی و شاگردی امام خمینی رحمة الله علیه و نیز آیات عظام سید محمد حجّت کوه کمرهاى، سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانى در قم و سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویى، حاج شیخ عبدالحسین رشتى و شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در عراق به وطن برگشته تا وظایف سنگین خود را به انجام برساند.
خدمات و مجاهدات این سید را میتوان در پیش بینی استادش، کاشف الغطاء، به وی دریافت: «اى سید بزرگوار و اى دانشمند والا مقام ... ما از حالا مى بینیم که مردم آذربایجان عموماً و اهالى تبریز خصوصاً از راهنمائیها و ارشادات شما بهرهمند میشوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حقّ و از بین بردن باطل محسوس و ملموس باشد و در یارى و کمک از حقّ چه بهتر و مقدّم تر از شما است؟»[۳]
این سید کسی نیست جز «سید العلماء الاعلام و ملجاء الانام و حجت المسلمین و الاسلام آقاى حاج سید محمد على قاضى»[۴] و اولین شهید محراب که برای به ثمر رسیدن انقلاب از جان و مال خود گذشت.
وقتی شهید مطهری در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به شهادت رسید آقای قاضی طباطبائی بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود میگفت: «کاش بنده هم مثل استاد مطهرى، روزى به شهادت برسم»[۵] و سرانجام خواسته این عالم مجاهد را مستجاب شد و در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۸ به ملکوت اعلی پیوست.
امام خمینی رحمة الله علیه درباره این عالم مجاهد میفرماید: «مرحوم آقاى قاضى طباطبایی که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها این طور اشخاص را یکى یکى ترور میکنند و منظور این است که مأیوس کنند شما را»[۶].
آری آنها دیروز به وظیفه خود عمل کردند و با جان و مال خود از اسلام دفاع کرده و انقلاب را به ثمر رساندند و امروز نوبت ما است که با حضور حداکثری در انتخابات، باعث تداوم و قدرت و صلابت انقلاب و باعث یأس دشمن شده و شهدای انقلاب را از خود راضی نگهداریم.
پاورقی:
[۱] مقدمه کتاب «اللوامع الالهیة فى المباحث الکلامیه»
[۲] گلشن ابرار، ج ۲
[۳] همان به نقل از «الفردوس الاعلی» ص ۶۴
[۴] صحیفه امام، ج ۲، ص ۱۲۸
[۵] گلشن ابرار، ج ۲ به نقل از روزنامه رسالت شماره ۱۳۹۴ ص ۴
[۶] صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۵۲
سید محمد باقر قاضی طباطبائی از فقهای قرن ۱۳ است که از اساتید نامداری همچون میرزای شیرازی بزرگ (رهبر نهضت تحریم تنباکو)، میرزا حبیب الله رشتی، سید محمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی و استاد عارفان ملاحسین قلی همدانی بهرههای فراوان برد.
وی پس از نائل شدن به درجات عالی علمی و کسب «۲۰ اجازه اجتهاد یا اجازه روایت»[۱] به وطن خود تبریز بازگشته و مدت ۴۰ سال به درس و بحث و تالیف و تدریس و تبلیغ دین همت گماشت.
۹ خرداد مصادف است با رحلت این مجتهد که فرزندی از خود به یادگار گذاشت که نامش در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه شد.
پدر و پسر هر دو از مبارزین بودند. پدر با سیاستهای اسلام ستیزانه رضاخان مخالفت کرده و در سال ۱۳۴۷ ق به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلى رضاخان پهلوى، راهى تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجبارى در تهران گردید و از آن جا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آن دیار پاک، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوى به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب سید محمد باقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند.[۲]
پسر نیز بعد از رسیدن به مقامات رفیع علمی و شاگردی امام خمینی رحمة الله علیه و نیز آیات عظام سید محمد حجّت کوه کمرهاى، سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانى در قم و سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویى، حاج شیخ عبدالحسین رشتى و شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در عراق به وطن برگشته تا وظایف سنگین خود را به انجام برساند.
خدمات و مجاهدات این سید را میتوان در پیش بینی استادش، کاشف الغطاء، به وی دریافت: «اى سید بزرگوار و اى دانشمند والا مقام ... ما از حالا مى بینیم که مردم آذربایجان عموماً و اهالى تبریز خصوصاً از راهنمائیها و ارشادات شما بهرهمند میشوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حقّ و از بین بردن باطل محسوس و ملموس باشد و در یارى و کمک از حقّ چه بهتر و مقدّم تر از شما است؟»[۳]
این سید کسی نیست جز «سید العلماء الاعلام و ملجاء الانام و حجت المسلمین و الاسلام آقاى حاج سید محمد على قاضى»[۴] و اولین شهید محراب که برای به ثمر رسیدن انقلاب از جان و مال خود گذشت.
وقتی شهید مطهری در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به شهادت رسید آقای قاضی طباطبائی بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود میگفت: «کاش بنده هم مثل استاد مطهرى، روزى به شهادت برسم»[۵] و سرانجام خواسته این عالم مجاهد را مستجاب شد و در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۸ به ملکوت اعلی پیوست.
امام خمینی رحمة الله علیه درباره این عالم مجاهد میفرماید: «مرحوم آقاى قاضى طباطبایی که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها این طور اشخاص را یکى یکى ترور میکنند و منظور این است که مأیوس کنند شما را»[۶].
آری آنها دیروز به وظیفه خود عمل کردند و با جان و مال خود از اسلام دفاع کرده و انقلاب را به ثمر رساندند و امروز نوبت ما است که با حضور حداکثری در انتخابات، باعث تداوم و قدرت و صلابت انقلاب و باعث یأس دشمن شده و شهدای انقلاب را از خود راضی نگهداریم.
پاورقی:
[۱] مقدمه کتاب «اللوامع الالهیة فى المباحث الکلامیه»
[۲] گلشن ابرار، ج ۲
[۳] همان به نقل از «الفردوس الاعلی» ص ۶۴
[۴] صحیفه امام، ج ۲، ص ۱۲۸
[۵] گلشن ابرار، ج ۲ به نقل از روزنامه رسالت شماره ۱۳۹۴ ص ۴
[۶] صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۵۲